صفحه1

مـوضـوع رهـبـرى و هـدایـت جـامـعـه ، هـمـواره در طـول تاریخِ حیات انسانى یک امر مهمّ سیاسى ، فـرهـنـگـى ، اجتماعى و تربیتى بوده است ؛ زیرا رهبران سهمى تعیین کننده در رشد یا انحطاط جـامـعـه هـا و مـلت هـا داشـته و دارند. اهمیّت رهبرى در جامعه از آن جهت است که زندگى اجتماعى و ویژگى هایش ایجاب مى کند فرد یا افرادى براى سامان دادن به امور مشترک میان انسان ها در جـامـعـه بـه رهـبـرى و هـدایت آنان همّت گمارند و براى جلوگیرى از هرج و مرج و بى نظمى ، برنامه ریزى کنند و آن را به اجرا درآورند.    ایـن موضوع ، ویژه جامعه خاصى نیست ، بلکه امرى بدیهى است . در جوامع امروز غربى ، ممکن اسـت رهـبـرى بـدان مـعـنـا کـه مـورد نـظـر مـا است ، مطرح نباشد. ولى قوانین اساسى در بیشتر کشورهاى دنیا، که با نظام دموکراسى اداره مى شوند، به گونه اى تدوین یافته است که یک فـرد نـسـبـت بـه دیگران داراى اختیارات و مسؤ ولیت هاى بیشترى است خواه عنوان پادشاه داشته باشد یا رئیس جمهور، یا صدراعظم و یا نخست وزیر.    اسـلام بـه عـنـوان دیـن کـامـل و جـامـع ، کـه بـراى تـمـام نـسـل هـا و در همه زمان ها و مکان ها، از طریق وحى بر آدمى عرضه شده است ، به رهبرى و هدایت جـامـعـه تـوجـّهى ویژه دارد. وجود پیامبران و انبیاى الهى و ائمه اطهار(ع ) خود نشان دهنده اهمیّت رهـبـرى و هـدایـت جـامعه به سوى کمال است . افزون بر این ، پیامبر اسلام (ص ) پس از هجرت بـه مـدیـنـه و فـراهـم سـاخـتن زمینه هاى حکومت و گرفتن بیعت از قبیله هاى مدینه و انعقاد پیمان بـرادرى مـیـان مـهـاجـران و انـصـار، نـخـسـتین حکومت اسلامى را بنا نهاد و خود، زمامش را بر عهده گـرفـت .