صبا ویژن

خداى تبارک و تعالى فرمود: من سوره فاتحة الکتاب را بین خود و بنده ام تقسیم کرده ام . به گزارش فرهنگ نیوز، امام

حسن عسگرى (ع) از آباء و اجداد طاهرینش، از امیرمؤمنان امام على(ع) از پیامبر اکرم نقل مى کند: خداى تبارک و تعالى

فرمود: من سوره فاتحة الکتاب را بین خود و بنده ام تقسیم کرده ام . پس نیمى از آن براى من ، و نیم دیگر براى بنده من

مى باشد. و براى بنده من است هر چه از من طلب کند، یعنى آنچه از من بخواهد به او عطا مى کنم . هنگامى که عبد

گوید: بسم اللّه الرحمن الرحیم خداوند جل جلاله فرماید: بنده من ، به نام من آغاز کرد. بر من لازم است کارهایش را به نفع

او تمام کنم و نواقص امور او را تکمیل نمایم و احوال او را مبارک سازم . وقتى عبد مى گوید: الحمد لله رب العالمین خداوند

مى فرماید: بنده ام مرا ستایش کرد و دانست که نعمتهاى او از جانب من است ، و بلاهائى که از او دفع مى گردد بواسطه

فضل و لطف من است ، پس شما گواه باشید که من نعمتهاى اخروى را به نعمتهاى دنیوى او خواهم افزود، و عذاب آخرت

را از او دفع مى کنم چنانچه بلاى دنیا را از او برطرف ساختم. آنگاه که عبد مى گوید: الرحمن الرحیم خداوند مى فرماید: بنده

ام گواهى داد که من رحمن و رحیم هستم . شما را گواه مى گیرم که حظ وافر و بهره کامل از رحمت و عطاى خویش به او

عنایت کنم . زمانى که مى گوید: مالک یوم الدین خداوند مى فرماید: همانطور که بنده ام اعتراف کرد من مالک روز جزاء

هستم ، من نیز حساب او را در قیامت آسان مى کنم . حسنات او را مى پذیرم و از سیئات او مى گذرم . وقتى عبد مى

گوید:ایاک نعبد خداوند مى فرماید: بنده من راست گفت . او فقط مرا مى پرستد. شما را گواه مى گیرم که ثوابى به عبادت

او بدهم که همه مخالفان پرستش من بر او غبطه خورند هنگامى که بنده مى گوید: ایاک نستعین خداى عزوجل مى

فرماید: بنده ام از من یارى طلبید و به من پناهنده شد. پس شما را گواه مى گیرم که او را در کارهایش یارى کنم و در

سختیها دستگیرى نمایم . عبد مى گوید: اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا

الضالین خداوند فرماید: این بخش از سوره براى بنده من است و براى اوست هر چه بخواهد. دعایش را اجابت کنم و آرزویش

را بر آورم ، و از آنچه ترسید او را ایمن سازم. منبع: جهان نیوز




توسط : کریمی نظر بدهید
      

امیرالمومنین امام علی علیه اسلام به هنگام تلاوت آیه 6 سوره انفطار (ای انسان چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است) پس از هشدار از غرور زدگی فرمود:
پس سستى دل را با استقامت درمان کن، و خواب زدگى چشمانت را با بیدارى از میان بردار، و اطاعت خدا را بپذیر، و با یاد خدا انس گیر، و یاد آر که تو از خدا روى گردانى و در همان لحظه او روى به تو دارد، و تو را به عفو خویش مى‏‌خواند، و با کرم خویش مى‏‌پوشاند در حالى که تو از خدا بریده به غیر او توجّه دارى پس چه نیرومند و بزرگوار است خدا و چه ناتوان و بى مقدارى تو، که بر عصیان او جرأت دارى، در حالى که تو را در پرتو نعمت خود قرار داده، و در سایه رحمت او آرمیده‌‏اى، نه بخشش خود را از تو گرفته،و نه پرده اسرار تو را دریده است.

متن حدیث:

قاله عند تلاوته: " یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم" : ...فتداو منْ داء الْفتْرة فی قلْبک بعزیمةٍ، ومنْ کرىالْغفْلة فی ناظرک بیقظةٍ، وکُنْ لله مُطیعاً، وبذکْره آنساً، وتمثّلْفی حال تولّیکعنْهُ إقْبالهُ علیْک، یدْعُوک إلى عفْوه، ویتغمّدُکبفضْله، وأنْت مُتولٍّ عنْهُ إلى غیْره.
فتعالى منْ قویٍّ ما أکْرمهُ! وتواضعْت منْ ضعیفٍ ما أجْرأک على معْصیته! وأنْت فی کنف ستْره مُقیمٌ، وفی سعة فضْله متقلّبٌ، فلمْ یمْنعْک فضْلهُ، ولمْ یهْتکْ عنْک ستْرهُ...

«نهج البلاغه- خطبه223»





توسط : کریمی نظر بدهید
      
اگر حقوق های چند میلیونی و وظیفه خطیر«اختلاف افکنی» بر دوش مسئولان سنگینی می کند، مردم ایران به مسئولیت خویش عمل کردند و مجددا موجبات حیرانی دشمنان را فراهم ساختند...
 22بهمن امسال نیز به سان سالروز های دیگر شجره طیبه انقلاب اسلامی با شکوه و عظمت وصف ناشدنی توسط مردم خلق شد و مجددا مردم ایران بودند که به تمام ساز و برگ کفر «نه» گفتند و تحریم های فلج کننده را مهندسی معکوس کردند.

نه دوربین های حاضر در واقعه یارای به تصویر کشیدن تمام شکوه را داشتند و نه حتی حضور در آن حماسه نیز خبر از عظمت آن را می داد و تنها چشمان الهی بود که به معنای اتم کلمه شکرانه مردم ایران را نظاره گر بود.


اگرچه حماسه حضور حاوی پیام های متعدد و متنوعی می باشد اما اصل حضور مردم در این سمفونی عظیم شامل سه پیام مجزا به سه گروه مخاطب متفاوت بود که عبارتند از: رهبری، مسئولین و جبهه استکبار.

پیام به رهبری نظام: ما تا آخر ایستاده ایم

نخستین و مهم ترین پیام حضور ملیونی مردم ایرن در راهپیمایی 22 بهمن، لبیک به مقام ولایت و رهبری بود که به فاصله چند روز مانده به 22 بهمن امسال در جمع فرماندهان نیروی هوایی ارتش با دلی آرام و قلبی مطمئن بشارت دادند که:

«ملت عزیز، بصیر و پر استقامت ایران روز 22 بهمن متحد و کوبنده به میدان می آید و در حرکتی ملی و انقلابی، بار دیگر توطئه دشمن را برای جدا کردن مردم از نظام و انقلاب، ناکام می سازد.»

جای تعجب نیست که حضرت روح الله در محضر خداوند متعال سوگند یاد می کند که امت من از امت رسول خدا در حجاز نیز برترند و این گونه بی توجه به فشارهای اقتصادی و روانی در هنگامه به خطر افتادن اصل نظام و اسلام عزیز، بی هیچ انتظار و وعده به ولی زمان خود لبیک می گویند.




 پیام به مسئولین: جای خود را با ما عوض کنید

سیاهه عملکرد نادرست مسئولین(در قوای مختلف) نیازی به یادآوری ندارد و عجب است که این مسئولین با سوگند در برابر قرآن و قانون اساسی بر مصدر قدرت قرار می گیرند و این در حالی است که ملت ایران بی هیچ سوگند و قسمی بر عهد خویش باقی مانده اند.

مردم ایران در 22 بهمن 91(مانند 9 دی 1388) به خوبی از بی خاصیتی و بی بصیرتی خواص مدعی پرده برداشتند و عملا کسانی که به نام «عوام» شناخته می شدند به مراتب مقتدر تر و با صلابت تر از خواص، بصیرت خود را نشان دادند.

اگر حقوق های چند ملیونی و وظیفه خطیر«اختلاف افکنی» بر دوش مسئولان سنگینی می کند، مردم ایران به مسئولیت خویش عمل کردند و مجددا موجبات حیرانی دشمنان را فراهم ساختند.

مردم ایران صریحا اعلام کردند که حاضرند جای خود را با مسئولین در تثبیت پایه های نظام عوض کنند تا آنها به راحتی هر چه تمام تر به دعواهای سیاسی و خانوادگی خویش ادامه دهند اما بدانند که باز هم انتخابی در راه است و به دیگر بیان زمستان می رود و سیاهی...

پیوند مردم عادی و بی ادعا به مراتب با ولایت مستحکم تر است و این مسئولین مدعی هستند که فردا روزی می بایست پاسخگوی این هم اخلاص و ایثار مردم از یک سو و ادعاهای خویش از سوی دیگر باشند.

پیام به جبهه استکبار: موجیم و خروشیم که خاموشی ما عدم ماست

پیام مردم ایران به جبهه کفر و استکبار که این روزها تمام ابزار خود را برای به زانو درآوردن ام القرای جهان اسلام به کار می گیرند، چیزی جز این آیه شریفه نیست که فرمود:

«یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ»(می خواهند نور خدا را به دهانهایشان خاموش کنند ولی خدا کامل کننده ، نورخویش است ، اگر چه کافران را ناخوش آید)

بی گمان این عظیم صبر و استقامت در برابر ناملایمات خارجی از چیزی جز ایمان راسخ به مبدا هستی سرچشمه نمی گیرد.

مردم ایران بار دیگر به دنیای کفر این بانگ را زدند که اگر در برابر دین ما قد علم کنید، دنیایی برایتان باقی نخواهیم گذاشت و تا آخرین لحظه عزت و شرف خود را در برابر متاع دنیوی شما ذبح نمی کنیم.

آری! مردم ایران در 22 بهمن 1391 در حال اجرای سنتی از سنن الهی بودند که قرآن کریم در این باره می فرماید:

«إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَ لَا تَحْزَنُوا و أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ»(بر آنان که گفتند : پروردگار ما الله است و پایداری ورزیدند، فرشتگان فرود می‏آیند که مترسید و غمگین مباشید،شما را به بهشتی که وعده داده بودند بشارت است.)





توسط : کریمی نظر بدهید
      

 



1 – افرادی که بیشترین وقت خود را صرف زندگی دیگران می‏کنند (مشاوره، راهنمایی و …)، از رسیدن به زندگی خود باز می‏مانند.
2 – کسانی که می‏گویند “من نباید این راز را فاش کنم اما فقط به تو می‏گویم” دقیقا راز شما را نیز به همین صورت برای دیگران بازگو می‏نمایند.
3 – گفتن حقیقت مهم است؛ این مهم نیست که ما راست می‏گوییم و دیگران اشتباه می‏کنند.
4 – هیچ هدفی بدون طی کردن مسیر و راه آن دست یافتنی نیست.
5 – کسانی که سر خود را مانند کبک در برف فرو می‏برند در واقع لگد دیگران را به جان می‏خرند.
6 – آنچه که در ظاهر هر شخص می‏بینیم، به ندرت دقیقا همان چیزی است که آن شخص واقعا هست.
7 – جرات و شهامت این نیست که روبروی شیر بایستیم بلکه این است که بفهمیم چطور می‏توان از شر او جان سالم بدر برد.
8 – ما از همان اول پدر و مادر زاده نشده‏ایم، بلکه باید بیاموزیم که چطور می‏توان پدر و مادر بود.
9 – کلماتی که بر زبان جاری می‏گردند، قدرت خود را از ما گرفته‏اند – از خود هیچ قدرتی ندارند.
10 – افراد خردمند در سکوت به سر می‏برند تا بیش از هر چیز صدای تمنای خود را بشنوند.
11 – فرشته ها به زمین نمی‏آیند تا ببینند ما چه می‏کنیم بلکه می‏آیند تا به ما بگویند چه کار بهتر است انجام دهیم.
12 – هیچ چیز مانند ارتباط و وابستگی با دیگران، با تمام وجود، به درد انسان نمی‏خورد.
13 – در واقع ما هیچچ چیز را کنترل نمی‏کنیم مگر رفتار و کردار و تصمیمات خودمان.
14 – هیچ کس نمی‏تواند ما را شاد کند جز خودمان. (اگر بخواهیم)
15 – این یک اشتباه بزرگ است اگر از تجربیات خود درس نگیریم.
16 – من هیچ چیز نمی‏دانم، به من بیاموزید؛ من هیچ چیز نمی‏شنوم، به من بگویید؛ من هیچ چیز نخواهم دید، به من نشان دهید – ما با هم پیروزیم.
17 – پشیمانی از آن دسته چیزهایی است که ما به اشتباه آن را انتخاب می‏کنیم.
18 – آنچه در قلب خود می‏پرورانیم، همان است که در زندگی ان دنیا در دستان خود داریم.
19 – تنها به این دلیل که بذری را که کاشته ایم نمی‏بینیم، نمی توانیم بگوییم چیزی از اینجا بیرون نمی‏آید.
20 – جنسیت واقعی وجود ندارد. هر کسی قسمتی از روحیات جنس مخالف را در خود دارد.
21 – تجربیات شما، تجربیات شما هستند؛ شخصیت شما نیستند.
22 – فرض کردن‏ها از تنبلی ما در جستجوی حقیقت سرچشمه می‏گیرند.
23 – هیچ کس به طور کامل بی‏طرف نیست.
24 – خانواد? ما تنها جایی نیست که ما در ان متولد شده‏ایم؛ گاهی یک دست باز و رویی گشاده نیز ما را متولد می‏کند.
25 – شما همیشه راه درست را نمی‏پیمایید.
26 – فروتنی و تواضع، در واقع توانایی پذیرفتن خطاست.
27 – توانایی یک مرد آن چیزی نیست که در جیبش دارد، بلکه آن است که بر دوشش دارد.
28 – اگر شما یک قدم مثبت بردارید، کائنات 100 قدم به سمت شما می‏آیند.
29 – اگر می‏خواهید بدیها سرتان نیاید، نخواهید سر دیگران آید.
30 – اگر می‏خواهید با حقیقت سر و کار نداشته باشید، همیشه در خیالات خود گم هستید.
31 – فخرفروشی لباسی است که فقط تن احمقان می‏شود.
32 – کسی که از همه بیشتر می‏داند، معمولا همان کسی است که کمتر حرف می‏زند.
33 – هر کسی سزاوار ارزشمند شدن و معشوق دیگران بودن است.
34 – هیچ کس جواب نهایی را به شما نخواهد داد، مگر خودتان.
35 – شما تنها با ابزاری که دارید می‏توانید عمل کنید، پس به دنبال ابزار جدید وقت خود را تلف نکنید.
36 – اگر خطاهای خود را خطا در نظر نگیریم، آنگاه با هر خطا راهی اشتباه را کشف کرده‏ایم.
37 – این انسانها هستند که به زندگی معنا می‏دهند و نه اشیاء.
38 – همیشه سوالاتی هستند که جوابشان ناپیداست و بزودی جوابشان پیدا خواهد شد.
39 – در حال حاضر نه آینده وجود دارد و نه گذشته، زندگی جاریست.
40 – اگر بخواهید، اسکلت همیشه در کنج کمد منتظر شماست تا شما را بخورد.
41 – وقتی صحبت می‏کنیم، صدای هیچ کس را نمی‏شنویم.
42 – والدین نباید کوچکترها را در برابر تصمیمات زندگی مسئول بدانند.
43 – اینکه پدران ما چه کاره بوده‏اند مهم نیست، مهم این است که ما چه خواهیم کرد و چه خواهیم شد.
44 – اگر فکر می‏کنید که باید همین الآن بگویید، پس بگویید و اگر می دانید که باید کاری را الآن انجام دهید، پس انجام دهید.
45 – هر تغییری نیاز به حرکت دارد.
46 – کمک دیگران به معنای انجام تمام و کمال کار ما نیست.
47 – اینطور نیست که هر کسی شما را دوست بدارد ولی شما می‏توانید هر کسی را دوست داشته باشید.
48 – اگر کاری را همیشه برای کسی انجام دادید، او هرگز آن کار را یاد نخواهد گرفت.
49 – هیچ چیز بیشتر از خنده مسری و واگیردار نیست.
50 – بهترین هدیه‏ای که می‏توان به دیگران داد، وقت و صبر خودمان است.
51 - زیبایی محض با چشم قابل مشاهده نیست، بلکه با فکر و دل دیده می‏شود.
52 – هر کسی بذر کمال را در وجودش دارا می‏باشد، اما کمتر کسی می‏تواند آنرا پرورش دهد.
53 – تنها راه پایان دادن به مشاجره‏ها، پیدا کردن یک راه حل است.
54 – هر عملی که انجام می‏دهیم و هر حرفی که میگوییم به ما باز می‏گردد اما نه به گونه‏ای که انتظارش را داشتیم.
55 – اگر یک پله از نردبان شکست، با کمی زحمت پا را باید بالاتر گذاشت.
56 – هرگز کلمات ناگفته را در اتاق دربسته محبوس نکنید.
57 – هرکس بیش از آنچه خود را می‏شناسد است.
58 – از هر چه بترسیم اسیرش می‏شویم.
59 – نیازمندترین انسانها حریص‏ترین آنهاست.
60 – آنچنان خیال کنید که گویا تا ابد زنده‏اید و انچنان عمل کنید که گویا امروز می‏میرید.
61 – بخندید همچنانکه نفس می‏کشید و دوست داشته باشید همچنانکه زندگی می‏کنید.
62 – هیچ کس نمی‏تواند بازگردد و شروعی جدید را رقم بزند اما هر کسی می‏تواند شروع کند و پایانی خوش را بسازد.
63 – مهمترین چیزها در زندگی چیزی نیستند که قابل لمس باشند.
64 – زیباترین عکسها در اتاقهای تاریک ظاهر می‏شوند؛ پس هر موقع در قسمتی تاریک از زندگی قرار گرفتی بدان که طبیعت می‏خواهد تصویری زیبا از تو بسازد.
65 – برف سنگینی بارید؛ درختی شکست، درختی زیباتر شد.
66 – زندگی مانند بازی حکم است، مهم نیست که دست خوبی نداشته باشیم، مهم این است که یار خوبی داشته باشیم.
67 – از کوتهی ماست که دیوار بلند است.
68 – از شیش? جلو به زندگی نگاه کنید نه از آین? رو به عقب.
69 – به خاطر ترساندن موش خانه‏ات را آتش نزن.
70 – هنر زندگی کردن، هنر نقاشی کردن بدون پاک کردن است.
71 – بهترین لذت زندگی انجام دادن عملی است که دیگران می‏گویند نمی‏توانیم.
72 – هر روز از زندگی معجزه است. من روزم را هدر نمی‏دهم. من قدر معجزات را می‏دانم.
73 – آرام بنشین. تقلا نکن. بهار می‏آید و سبزه‏ها رشد می‏کنند.
74 – اینکه چه می‏اندیشیم، چه می‏دانیم و به چه اعتقاد داریم مهم نیست. مهم این است که چه می‏کنیم.
75 – از زندگی هر انچه لیاقتش را داریم به ما می‏رسد نه آنچه آرزویش را داریم.
76 – از آنجا که زندگی آین? وجود ماست، فقط با تغییر ما تغییر می‏کند.
77 – ساعتی که خراب است، در هر روز دوبار زمان را درست نشان می‏دهد.
78 – هرگاه در زندگی خانه‏ای از یخ ساختی، بر آب شدنش گریه نکن.
79 – برای انسانهای بزرگ چون بر این باورند که : یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت.
80 – آرزوهایت را یک جا یادداشت کن و یکی یکی از خدا و کائنات بخواه. خدا و کائنات یادشان نمی‏رود اما تو یادت خواهد رفت آنچه را که امروز داری، آرزوی دیروزت بوده است.
81 – برگ در انتهای زوال می‏افتد و میوه در انتهای کمال. بنگر که چون برگی زردی یا سیبی سرخ؟
82 – اگرنتوانستی کسی را ببخشی از بزرگی گناه او نیست، از کوچکی دل توست.
83 – به کسی که در جستجوی حقیقت است ایمان آور و به کسی که حق را یافته است شک کن.
84 – ما آمده‏ایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر قیمتی زندگی کنیم.
85 – هر کس چرای زندگی را یافت با هر چگونه‏ای خواهد ساخت.
86 – سخن نیک را از گویند? آن بگیرید هر چند خود بدان عمل نکند.
87 – ناتوانترین مردم کسی است که نتواند دوستی پیدا کند و ناتوانتر از او کسی است که دوستان خود را از دست بدهد.
88 – چون عقل کامل گردد، سخن گفتن کمتر شود.
89 – صبحگاهان به جستجوی روزی درآیید که برکت و موفقیت در صبح زود نهفته است.
90 – به بار نشستن هر کار نیازمند 1000 روز صبر است.
91 – راز موفقیت در این است که با طبیعت و کائنات هماهنگ باشیم و در مسیر موجهای زندگی لذت ببریم.
92 – موفقیت یک مسیر است و نه هدف.
93 – موفقیت بیشترین و بهترین استفاده از آن چیزی است که هم اکنون داریم.
94 – شکست موفقیت است، اگر از آن درس بگیریم.
95 – موفقیت این نیست که هرگز اشتباه نکنیم بلکه این است که یک اشتباه را دوبار مرتکب نشویم.
96 – موفقیت دستیابی به آن چیزی است که می‏خواهیم و شادمانی خواستن آن چیزی است که بدست می‏آوریم.
97 – موفقیت توانایی پرش از شکستی بر شکستی دیگر است بدون اینکه خسته شویم.
98 – من می‏دانم که تمام هستی برای من خلق شده. پس نگران نیستم و تمام هستی را یار و یاور خود می‏بینم.
99 – بازی زندگی بازی بومرنگهاست. مراقب بومرنگ خود باشیم که به کدام طرف پرتاب می‏شود.
100 – تفکر مثبت اساس هر موفقیت است.





توسط : کریمی نظر بدهید
      

Copy of fajr www.3et.ir 2 درباره 12 بهمن بیشتر بدانید

12بهمن:

در 12 بهمن 1357 حضرت امام خمینی (ره) پس از نزدیک به 15 سال تبعید از وطن، در میان استقبال پر شور مردم قدم به خاک ایران گذاشت و بزرگ ترین استقبال در تهران شکل گرفت. استقبال گسترده مردم آگاه و بیدار ایران از امام، چنان بی نظیر بود که می توان گفت در هیچ دوره ای از تاریخ ، مردم از یک شخصیت محبوب خود، این چنین استقبال نکرده اند. امام پس از سخنرانی کوتاه تشکرآمیز در فرودگاه، برای ادای احترام به شهیدان انقلاب اسلامی به مرقد آنها در بهشت زهرا رفتند.

در مسیر بهشت زهرا، دریایی از انسان ها موج میزد و اتومبیل با کندی می توانست حرکت کند. ساعت ها طول کشید تا این فاصله طی شد. اتومبیل حامل امام را ده ها موتورسوار حفاظت می کرد… بر سقف اتومبیل حامل حضرت امام، جوانان عضو کمیته استقبال قرار داشتند و از مردم درخواست می کردند که راه را باز نمایند. صدها خبرنگار و عکاس، از این مراسم عکس می گرفتند تا هر چه زودتر این حادثه تاریخی را مخابره نمایند. جمعیت استقبال کننده در طول 33 کیلومتر از فرودگاه مهرآباد تا بهشت زهرا را بین 5 تا 8 میلیون نفر یعنی بیش از جمعیت آن روز تهران تخمین زدند.

صدها هزار نفر از شهرهای مختلف کشور به تهران آمده بودند تا در این مراسم باشکوه شرکت نمایند. ورود اتومبیل حامل امام، با آن جمعیت انبوه امکان پذیر نبود لذا از هلی کوپتر استفاده شد.
امام در بهشت زهرا، در جایی که هزاران شهید گلگون کفن انقلاب آرمیده بودند و در میان انبوه جمعیت سخنان مهمی ایراد فرمودند. ایشان در این سخنرانی که یکی از پر جمعیت ترین اجتماعات تاریخ بود، غیر قانونی بودن رژیم سلطنت پهلوی را با استدلال مطرح و خطوط آینده انقلاب و دولت اسلامی را ترسیم نمودند و نخست وزیری شاپور بختیار را غیر قانونی اعلام کرده و فرمودند: «من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم.»‌بدین ترتیب از ورود امام (ره) ده روز تاریخی که بعدها دهه فجر انقلاب اسلامی نام گرفت، سپری شد تا طومار رژیم پهلوی و 2500 سال استبداد شاهنشاهی برای همیشه در هم تنیده شود.





توسط : کریمی نظر بدهید
      

ورود تاریخی امام خمینی

دوازده بهمن 1357 سالروز ورود تاریخی حضرت روح الله، امام عزیز ما، صرفا یک رویداد تاریخی ساده نیست. این روز تولد ایده جدیدی بود که جهان بشریت به آن نیاز داشت. نیاز جهانی که از تمدن سرمایه داری صنعتی غرب و کمونیسم در حال فروپاشی شرق خسته بود به ایده ای که نه شرقی بود و نه غربی. ایده ای که فریاد اسلام خواهی در سراسر جهان را به دنبال داشت.




توسط : کریمی نظر بدهید
      
من پسر کسی هستم که به «قتل صبر» کشته شد و همین افتخار مرا بس!

قتل صبر آن است که انسانی یا حیوانی را بسته نگه دارند و بکشند. در حدیث است که پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم کسی را این گونه نکشت و از این گونه کشتن چهارپایان نهی شده است، یعنی اینکه جانداری را زنده نگه دارند و آن قدر به او ضربه بزنند تا بمیرد.1

به شهدا و اسیرانی که کشته می شوند نیز «مصبور» گفته می شود. در مورد حیواناتی که زجرکش می شوند نیز به کار می رود.2

از مظلومیت سیدالشهداء علیه السّلام و قساوت کوفیان یکی هم آن بود که حسین بن علی علیه السّلام را در حالی که هنوز رمق در بدن داشت، مورد ضربه های شمشیر و نیزه قرار دادند.

امام سجاد علیه السّلام به عنوان افشاگری از ستم یزیدیان،در خطبه ای که در کوفه در حال اسارت خواند و خود را به مردم فریب خورده و به خواب سیاسی رفته معرفی کرد، از جمله فرمود: «اَنَا ابنُ مَن قُتِلَ صَبراً وَ کَفی بِذلِکَ فَخراً»3 من پسر کسی هستم که به «قتل صبر» کشته شد و همین افتخار مرا بس!

در مورد مسلم بن عقیل نیز در تاریخ آمده است که ابن زیاد او را به «قتل صبر» کشت.4

منبع:
1. مجمع البحرین، ص 303 و306.
2. دائرة المعارف الاسلامیه، ج14، ص 137.
3. اعیان الشیعه، ج1، ص 614.
4. تاریخ الاسلام، ذهبی، ج5، ص 21.
5. فرهنگ عاشورا، ص 381و 382.




توسط : کریمی نظر بدهید
      

به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دمشق، باب‌الصغیر به معنای «درب کوچک» ، مقبره‌ای است در دمشق که گویند سر مطهر حضرت «ابا الفضل العباس» و «علی اکبر» علیهما السلام و «حبیب بن مظاهر» از یاران باوفای امام حسین (ع) در آنجا مدفون است.

طبق برخی روایات بعضی هم گفته‌اند که مدفن 17 سر از سرهای شهدای کربلاست. ضریحی بر آن ساخته‌اند و نام تعدادی از شهدای کربلا بر آن نقش بسته است. برخی نیز قبر «عبدالله بن جعفر» همسر حضرت زینب کبری(س) را هم آنجا می‌دانند.

«سید محسن امین» در صفحه 627 از جلد یک کتاب «اعیان الشیعه»، صفحه دفن سرهای آن سه بزرگوار را در آن محل پذیرفتنی می‌داند و می‌گوید: چون سرها را به شام برده، این طرف و آن طرف گرداندند و هدف یزید که اظهار پیروزی و نیز خوار کردن صاحبان آنها بود، چون این کار انجام شد، طبیعی است که همان جا دفن شده باشد و محلش محافظت شود.

در این مقبره همچنین ضریحی به نام «جنة الغرباء» وجود دارد که در آن نیز سر تعدادی از شهدایی که در روز عاشورا با امام حسین (ع) شهید شده‌اند، مدفون شده است.





توسط : کریمی نظر بدهید
      

 

هنگامی که لشکر یزید در سال 63 هجری وارد مدینه می‌شوند، نه تنها حرمت شهر پیامبر(ص) را حفظ نمی‌کنند، بلکه جان و ناموس این شهر، سه روز بر لشکریان حلال می‌شود.

به گزارش فارس، در 28 ذی‌الحجه سال 63 هجری قمری در شهر مدینه انقلابی علیه دستگاه ظالم یزید به وقوع پیوست، زیرا این انقلاب در راستای عکس العمل به شهادت امام حسین(ع) بود، این واقعه را به دلیل آن که در ریگزارى در اطراف مدینه به نام «حّره» واقع شد و پایگاه لشکر یزید نیز در آن جا بود، آن را در تاریخ به نام «واقعه حرّه» ثبت کرده‌اند.
علت اصلی آغاز انقلاب مدینه، سفر هیئت نمایندگی اهل مدینه به شام بود، هیئتی مرکب از عبدالله بن حنظله انصاری معروف به «غسیل الملائکة»، عبدالله بن ابی عمرو بن حفص بن مغیره مخزومی، منذر بن زبیر و عده‏ای دیگر از رجال و اشراف مدینه به نمایندگی از طرف اهل مدینه نزد یزید رفتند.
یزید به آن‌ها بسیار احترام کرد و به هر کدام هدایا و خلعت‌های گرانبها بخشید، تا از این طریق آنها را تطمیع کند تا اینکه رضایت مردم را پس از قتل امام حسین(ع) جلب کند، وقتی این عده به مدینه رسیدند، در اجتماعی از اهل مدینه به پا خاسته شروع به انتقاد از یزید کردند و چنین گفتند: «ما از نزد شخصی می‌آییم که دین ندارد، شرابخوار است و همیشه سرگرم ساز و آواز است، خنیاگران و زنان خوش آواز در مجلس او دلربایی می ‏کنند، یزید سگ بازی می‌‏کند و با مشتی دزد و خرابکار به شب‏ نشینی می‌پردازد، ما شما را گواه می‌‏گیریم که از این تاریخ او را از خلافت برکنار کردیم».
به این ترتیب اهل مدینه بر ضد حکومت اموی قیام کردند و فرماندار یزید به نام عثمان بن محمد بن ابی‌سفیان و همچنین عناصر کاخ نشین اموی را که در منزل بزرگشان «مروان حکم» جمع شده بودند را از شهر اخراج کردند و با آن‌که مجموع انقلابیون فقط هزار نفر بود، هیچ گونه تطمیع و تهدیدی نتوانست آنها را منصرف سازد.
در ادامه به شرح ماجرای واقعه حره از کتاب «پیامدهای عاشورا» می‌پردازیم:
به محض رسیدن خبر شورش مردم مدینه به مرکز، یزید یکى از خطرناک‌ترین و پست‌ترین ‌فرماندهانش به نام «مسلم بن عقبه» را که بعداً به دلیل خون‌ریزى و جنایات‌زیادش به «مجرم بن عقبه» شهرت یافت، با لشکرى جرّار به استعداد 5 ‌هزار نفر براى سرکوبى مردم مدینه گسیل داشت، نیروهاى یزید به نزدیکى ‌مدینه رسیدند و در بیابانى به نام «حَرَّه» اردو زدند.
مردم مدینه به رهبرى عبدالله بن حنظله و عبدالله بن مطیع، به دفاع پرداختند، امّا در مقابل یورش ددمنشانه لشکر یزید شکست خوردند و دشمن وارد شهر شد، واقعه حرّه در کثرت خون‌ریزى عظیم بود؛ حمّام خون راه انداختند و مردم زیادى به شکل فجیعى قتل عام شدند و تعداد کثیرى از بنى‌هاشم، مهاجر و انصار و سایر مردم مظلومانه به دست عمّال‌یزید به شهادت رسیدند.
آمادگى مردم مدینه براى رویارویى با سپاه جرّار و سازمان یافته دشمن کافى نبود، از این رو آرزوى پیروزى و آزادى از حکومت امویان با شکست در جنگ حرّه و هتک حرمت آنان با تلفات و خسارات سنگین و جبران‌ناپذیر خاتمه یافت.
ابن اثیر مى‌نویسد: نخستین واقعه که در حرّه(مدینه) رخ داد، خلع یزید بود که چون سال‌ مزبور (سال 63) رسید، اهالى مدینه عثمان بن محمد بن ابى‌سفیان‌ را که فرماندار یزید بود، از مدینه بیرون کردند و بنى‌امیّه را که در مدینه ‌ساکن بودند، محاصره کردند و با عبداللّ?ه بن حنظله بیعت کردند. 
هنگامی که لشکر یزید به سرکردگی «مسلم بن عقبه» عازم حجاز شد و یزید به مسلم توصیه کرد: اگر از بین رفتى، حصین بن نمیر جانشین تو خواهد بود و به او تأکید کرد که چون به مدینه ‌رسیدى، سه بار مردم را دعوت به تسلیم کن، اگر تسلیم نشدند، سه روز آنان را قتل عام کن و ناموس و اموال آنان بر تو و لشکریانت حلال است 
مورّخان نوشته‌اند: لشکر یزید، وارد حرم پیامبر(ص) شد و بیش از چهار هزار نفر از مردم را قتل عام کرد، یزید به مسلم بن عقبه، فرمانده نیروهایش، دستور داده بود پس از پیروزى، سه روز مدینه را بر سربازانش‌ حلال کند و آنان نیز چنین کردند.
در تاریخ ابن کثیر، چنین آمده است: هر که در هر چیزى از مسلم بن عقبه ‌شفاعت یا خواهش کرده بود، او همان مورد شفاعت یا خواسته را از میان بر مى‌داشت و به عکس عمل مى‌کرد. زنى از خویشان او درباره فرزند خود که اسیر شده بود، شفاعت کرد، گفت: سر فرزندش را به او بدهید و اضافه کرد: تو راضى نشدى که او اسیر باشد، خواستى او را کشته ببینى؟
*آماری عجیب از جنایت لشکریان یزید در مدینه
جنایت وحشیانه لشکریان یزید در واقعه حرّه که مؤرخان در کتب تاریخی نقل کرده‌اند، در ادامه می‌آید:
1- کشتار هزاران نفر از مردم مدینه
مورّخان از جمله «ابن قتیبه دینورى» آمار کشته‌شدگان را بیش از 10 هزار نفر اعلام کرده‌اند که از این تعداد 80 تن از اصحاب پیامبر و 700 نفر از مهاجرین و انصار و 10 هزار نفر از تابعان و موالى بوده‌اند. (الامامة والسیاسة، جلد 1، صفحه 216)
 2- قتل اصحاب رسول خدا(ص)
مسعودى مى‌نویسد: از خاندان ابوطالب دو نفر و از بنى‌هاشم بیش از 90 و از قریش به همان تعداد و 4 هزار نفر از مردم دیگر کشته شدند. (مروج الذهب، جلد 3، صفحه 85).
3- مخفى شدن بزرگان اصحاب
ابن کثیر نوشته است: گروهى از بزرگان صحابه مانند جابر بن عبدالله و أبوسعید خدرى براى حفظ جانشان به کوه پناه برده و أبوسعید در غارى مخفى شد. (البدایة والنهایة، جلد 8، صفحه 241).
4-کشتار حاملان قرآن
از مالک بن انس نقل شده است که گفت: در واقعه حرّه هفتصد نفر از قاریان و حافظان قرآن که سه نفر آنان از اصحاب بودند، کشته شدند. (المعرفة والتاریخ، جلد 3، صفحه 325).
5- آزادى سربازان براى استفاده از زنان
به نقل از ابن کثیر و مورّخان دیگر آمده است که؛ سپس مسلم بن عقبه همان‌گونه که یزید فرمان داده بود، سربازانش را سه روز در شهر مدینه آزاد گذاشت تا به کشتار و غارت و اعمال زشت و شهوترانى بپردازند. (البدایة والنهایة، جلد 8، صفحه241).
6- هزار زن باردار از راه غیر مشروع
نتیجه این آزادى تجاوز به حریم دختران و زنان مسلمان و هتک عفّت آنان بود که بنا بر نقل مدائنى، هزار زن پس از واقعه حرّه فرزندان نامشروع به دنیا آوردند، هزار زن از أهالی شهر مدینه بعد از واقعة حرّه بدون این که شوهر داشته باشند وضع حمل کردند. (البدایة والنهایة، جلد 8، صفحه 241).
یاقوت حموى مى‌گوید: سربازان یزید وارد مدینه شدند و اموال را غارت کردند و فرزندانشان را اسیر کردند و زنان براى آنان آزاد شد که در این جسارت هشتصد زن باردار شده و فرزندان نامشروع به دنیا آوردند که به آنان فرزندان حَرّه مى‌گفتند. (معجم البلدان، جلد 2، صفحه 249).
7- پیمان بردگى مردم مدینه
مسعودى مى‌نویسد: مسلم بن عقبه سه روز شهر مدینه را غارت کرد و با بازماندگان از مردم بیعت کرد تا بنده و برده یزید باشند، یعنى نه تنها خود او برده مى‌شد، بلکه پدر و مادرش نیز برده مى‌شدند، فقط دو نفر از این بیعت استثنا شدند یکى امام سجّاد(ع) و دیگرى على بن عبد اللّه بن عباس. (التنبیه والإشراف، مسعودی، صفحه 262




توسط : کریمی نظر بدهید
      
سقوط اعتبار جهانی امریکا یعنی پیروزی ملت ایران درمبارزه 60 ساله با شیطان بزرگ/ از امروز تا روز انتخابات، هرکسی اختلاف ها را به میان مردم بکشاند، به کشور خیانت کرده است                                                        

 

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(چهارشنبه) در دیدار هزاران نفر از دانش آموزان و دانشجویان ، در سخنان مهمی با تبیین مراحل مختلف مبارزه کلان و شصت ساله ملت ایران با دولت مستکبر آمریکا و شکست های سلسله وار و تنزل جایگاه سیاسی، اقتصادی، نظامی و اصول فکری آمریکا در مقابل پیشرفتهای شگرف مادی و معنوی نظام اسلامی، درس های بزرگ این مبارزه ادامه دار را حفظ ایستادگی و‌ بصیرت، ‌توکل بر خدا، کار و تلاش بی وقفه، و وحدت میان مسئولان دانستند و تأکید کردند: مسئولان بویژه سران سه قوه باید با وظیفه شناسی و درک شرایط حساس کنونی، از هرگونه کشاندن اختلافها به میان مردم خودداری کنند و بدانند از امروز تا روز انتخابات، هر کسی که بخواهد از احساسات مردم در جهت اختلافات استفاده کند، قطعاً به کشور خیانت کرده است.

به ازارش رجانیوز، رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار که در آستانه سیزده آبان، "روز دانش آموز و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی" برگزار شد، ضمن تبریک سالروز میلاد حضرت امام هادی(ع) و همچنین عید سعید غدیر خم، سه حادثه تاریخی روز سیزدهم آبان را مظهر ایستادگی و چهره مصمم ملت ایران برای رسیدن به هدفهای والا خواندند و افزودند: در هر یک از حوادث تاریخی این روز یعنی تبعید امام خمینی(ره) در سال 1343، کشتار دانش آموزان بوسیله مزدوران رژیم پهلوی در سال 1357، و تسخیر لانه جاسوسی در سال 1358، یک طرف قضایا، ملت ایران و امام بزرگوار هستند و در طرف دیگر دولت مستکبر آمریکا قرار داد و این، نشان دهنده وجود مبارزه میان ملت ایران و دولت آمریکا است.
 
حضرت آیت الله خامنه ای، فهم صحیح از زمان آغاز مبارزه و مراحل مختلف آن و همچنین نتیجه مبارزه را مهم ارزیابی و خاطر نشان کردند: این مبارزه از سال 1332 و از زمان کودتای آمریکایی 28 مرداد آغاز شد.
 
ایشان با اشاره به نقش مستقیم آمریکا در راه اندازی کودتای 28 مرداد و سرنگونی دولت دکتر مصدق، افزودند: آمریکایی‌ها در این ماجرا، برای منافع استکباری خود دولت مصدق را که با آنها خصومتی نداشت و حتی به آنها اعتماد کرده بود، در طرحی مشترک با انگلیسی ها سرنگون و رژیم محمدرضا پهلوی را بر کشور مسلط کردند.
 
رهبر انقلاب اسلامی حادثه قیام 15 خرداد سال 1342 را نتیجه ده سال فشار و اختناق حکومت مورد حمایت آمریکا دانستند و افزودند: در نهایت، آمریکایی ها وارد ماجرا شدند و حکومت با هدایت آنها، امام خمینی(ره) را در سال 1343 تبعید کرد و به ظاهر توانست ملت ایران را مغلوب کند اما این غلبه واقعی نبود.
 
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به اختناق کم سابقه حاکم بر کشور از سال 1343 به بعد و یکه تازی آمریکا در غارت و چپاول ثروت ملت ایران، تأکید کردند: سرانجام حرکت عظیم ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) آغاز شد و ملت ایران توانست با ایستادگی و فداکاری و گذشت از جان، ‌انقلاب اسلامی را در سال 1357 به پیروزی برساند و حکومت متکی به آمریکا را سرنگون کند.
 
ایشان تشکیل نظام اسلامی بعد از 25 سال مبارزه را، پیروزی ملت ایران در مرحله اول مبارزه با آمریکا خواندند و افزودند: آمریکاییها از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، شروع به معارضه و اخلال در کارها کردند که مرکز همه این توطئه ها، سفارت سابق آمریکا در تهران یا همان لانه جاسوسی بود.
 
رهبر انقلاب اسلامی اقدام دانشجویان بعنوان زبده ترین قشر مبارز ملت ایران، در تسخیر لانه جاسوسی در سیزدهم آبان سال 1358 را شکستی دیگر برای آمریکا ارزیابی و خاطر نشان کردند: سلسله شکست های آمریکا از آن زمان تا به امروز همچنان ادامه پیدا کرده است.
 
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تلاشها و توطئه های گوناگون آمریکا در 34 سال گذشته، برای جبران شکست بزرگ خود در سال 1357، تأکید کردند: علت این توطئه های ادامه دار، این است که شکست آمریکا در سال 1357،‌ فقط شکست از ملت ایران نبود بلکه شکست آمریکا در منطقه بود و آنچه که امروز در شمال آفریقا و منطقه بزرگ عربی در حال جریان است و همچنین نفرت روزافزون ملتها از آمریکا، نتیجه همان شکست است.
 
ایشان بعد از تبیین مراحل مختلف مبارزه ملت ایران با دولت استکباری آمریکا، به موضوع نتیجه این مبارزه اشاره کردند و افزودند: اینکه در این مبارزه شصت ساله چه کسی پیروز میدان بود بسیار مهم است زیرا اگر یک ملت با ایمان و مصمم و متوکل بر خداوند پیروز این مبارزه باشد قطعاً برای همه ملتها اصل و الگو خواهد بود و فلسفه جدیدی برای تاریخ مبتنی بر اصول اسلامی بوجود خواهد آورد.
 
رهبر انقلاب اسلامی، ملت ایران را پیروز میدان مبارزه با دولت آمریکا خواندند و به بیان دلایل این پیروزی پرداختند.
حضرت آیت الله خامنه ای در بیان دلایل پیروزی ملت ایران در مبارزه با دولت مستکبر آمریکا، به موقعیت و جایگاه نظام اسلامی اشاره کردند و افزودند: اولین دلیل این است که انقلاب اسلامی ایران در این 34 سال، نه تنها از بین نرفت بلکه قوی تر، مستحکم تر، با عظمت تر و پُر فروغ تر شده است.
 
ایشان تأکید کردند: از جمله نشانه های استحکام و قوت نظام اسلامی و زنده بودن انقلاب،‌ نسل جوانی است که حوادث انقلاب، دوران دفاع مقدس و امام بزرگوار را ندیده است اما با همان انگیزه و عزم و ایمان نسل جوانی که انقلاب را بوجود آورد، در صحنه های مختلف کار و تلاش و علم و فناوری حضور دارد.
 
رهبر انقلاب اسلامی عظمت روزافزون ملت ایران و شخصیت امام خمینی(ره) در میان ملتها و شناخته شدن ملت ایران در دنیا بعنوان ملتی پولادین، مقاوم و بصیر را از دیگر نشانه های استحکام نظام اسلامی خواندند و خاطر نشان کردند: از دیگر نشانه ها، پیشرفتهای علمی و سازندگی، بصیرت همگانی و رشد آگاهی و تأثیر گذاری و دیدگاههای نو ملت ایران در مسائل منطقه و دنیا است.
 
حضرت آیت الله خامنه ای پیشرفتهای معنوی در کنار پیشرفتهای مادی را از دیگر نشانه های زنده بودن انقلاب اسلامی برشمردند و با اشاره به حضور گسترده مردم بویژه جوانان در عرصه های معنوی، همچون دعای عرفه، مراسم اعتکاف، شبهای قدر و عزاداریهای ماه محرم افزودند: شکل گیری یکی از بهترین مردم سالاری ها در ایران و مشارکتهای عمومی در انتخابات ها از دیگر نشانه های پیشرفت همه جانبه ملت ایران در 34 سال گذشته است.
 
ایشان تاکید کردند: این، همان انقلابی است که آمریکایی‌ها وعده شکست و نابودی چند ماهه آن را می دادند اما اکنون دارای چنین جایگاه ممتازی در منطقه و جهان است.
 
رهبر انقلاب اسلامی سپس به بیان دلایل اثبات کننده پیروزی ملت ایران،‌ با نگاه به جایگاه آمریکا پرداختند و تأکید کردند: هیچ کسی شک ندارد که آمریکا در سی سال گذشته بیش از سی رتبه از نظر اقتدار و وجاهت جهانی سقوط کرده است و حتی خود آمریکاییها نیز به این واقعیت، اقرار می کنند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر این که امروز هیچ دولتی به اندازه آمریکا، در جهان منفور نیست افزودند: اگر دولتهای منطقه و دولتهای کشورهای دیگر جرأت کنند و یک روز بعنوان روز نفرت از آمریکا تعیین شود،‌ بزرگترین راهپیمایی تاریخ در دنیا برگزار خواهد شد.
 
 ایشان با تأکید بر این که علاوه بر از بین رفتن وجهه آمریکا، اصول و ارزشهای آمریکا نیز سقوط کرده است، گفتند: یکی از ارزشهای مورد ادعای دولت آمریکا، مبارزه با تروریسم است اما این اصل اکنون بجایی رسیده است که دولت آمریکا با تروریست ها هم پیمان می شود و حتی گروه تروریستی منافقین را مورد حمایت خود قرار می دهد و از لیست به اصطلاح سیاه خارج می کند.
 
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ادعای حمایت از دموکراسی، افزودند: با وجود این ادعا حمایت همه جانبه دولت آمریکا از مستبدترین و دیکتاتور ترین حکام منطقه و دنیا بر کسی پوشیده نیست.
 
حضرت آیت الله خامنه ای خاطر نشان کردند: یکی دیگر از اصول مورد ادعای آنها، حمایت از حقوق بشر است در حالیکه بدترین اقدامات ضد حقوق بشری با حمایت آمریکا انجام میشود و صهیونیستهایی که شصت سال به طور علنی، حقوق ملت مظلوم فلسطین را پایمال کرده اند، مورد حمایت کامل دولت آمریکا هستند. 
ایشان، مقابله دولت آمریکا با حرکتهای آزادی خواهانه،‌ اصلاح طلبانه و انقلابی ملتها را مغایر با ادعای حمایت از ملتها خواندند و خاطر نشان کردند: آمریکا ادعا میکند که ثروتمندترین ملت و دولت دنیا است اما زمامداران آمریکا، وضعیت ملت این کشورِ دارای منابع گسترده طبیعی و انسانی را به جایی رسانده اند که امروز مقروض ترین ملت دنیا، ملت آمریکا است.
رهبر انقلاب اسلامی تعداد بالای زندانیان آمریکا در مقایسه با جمعیت این کشور و رتبه اول در دنیا را بر خلاف ادعای طرفداری از آزادی دانستند و افزودند: یکی دیگر از ادعاهای دولت آمریکا، سرافرازی ملت این کشور است در حالیکه ملتِ خود را به ذلت کشانده اند و با گمراه کردن آنان اجازه نمی دهند از حقایق مطلع شوند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: جنبش 99 درصدی در آمریکا در شرایطی شکل گرفته است که مردم آمریکا از بسیاری از حقایق مطلع نیستند و اگر دولت آمریکا اجازه اطلاع از حقایق را بدهد، این جنبش قطعاً بسیار فراگیرتر خواهد شد.
 
ایشان یکی دیگر از پَست رفت های دولت آمریکا از ارزشها و اصول مورد ادعای خود را، تسلیم محض بودن در برابر صهیونیست ها دانستند و افزودند: چه ننگی از این بالاتر که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا،‌ در مناظره های خود برای اثبات ارادت به صهیونیست ها، با یکدیگر مسابقه می گذارند و دولتهای آمریکا عملاً ملت خود را اسیر صهیونیست ها کرده اند.
 
رهبر انقلاب اسلامی نتیجه این سقوط ها را کاهش روزافزون نفوذ و قدرت آمریکا و شکست های پی در پی در جنگ ها و حوادث مهم منطقه خواندند و تأکید کردند: تمام این واقعیات نشانگر این است که دولت مستکبر، متکبر و خود بزرگ بین آمریکا در این مبارزه طولانی، در برابر ملتِ مصمم، سرافراز و مقتدر ایران شکست خورده است. 
 
حضرت آیت الله خامنه ای، درک دلایل این پیروزی در 34 سال گذشته و حفظ لوازم آن در ادامه مبارزه را بسیار با اهمیت ارزیابی و تأکید کردند: هنگامی که یک ملت مصمم و با عزم و اراده، در مقابل حریفی که نسبت به او توانایی های ظاهری علمی، رسانه ای و مالی کمتری دارد، مقاومت و به خدا توکل می کند و از جان و مال و آبرو نیز دریغ نمی کند قطعاً در سخت ترین و بزرگ ترین مبارزه ها پیروز خواهد شد.
 
ایشان چالش ملت ایران با آمریکا را ادامه دار و در عین حال موجب آبدیده تر شدن ملت دانستند و افزودند: در این چالش، همواره باید مراقب طرف مقابل بود و لحظه ای از او غفلت نکرد زیرا اگر دچار راحت طلبی و غفلت شویم شکست میخوریم.
 
رهبر انقلاب اسلامی یکی از ضروریات این مبارزه بزرگ را ایستادگی و توکل بر خدا برشمردند و خاطر نشان کردند از جمله لوازم این مبارزه، تلاش و حرکت همه جانبه برای پیشرفت کشور در عرصه های علمی، سازندگی، اداری و تجاری است که زمینه ساز شکوفایی و پیروزی می شود.
 
حضرت آیت الله خامنه ای اتحاد و وحدت را نیز بسیار مهم خواندند و تأکید کردند: یکی از موارد مضرّ، اختلاف میان مسئولان و بدتر از آن کشاندن اختلاف به میان مردم است.
 
ایشان افزودند: من به مسئولان و رؤسای قوا هشدار میدهم که مراقب باشند و اختلافات را به میان مردم نکشانند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه رهبری از رؤسای قوا حمایت کرده و حمایت خواهد کرد، خاطر نشان کردند: نامه نگاری‌های اخیر و مطالب آن به هیچ وجه موضوع مهمی نیست اما این اختلاف نظرها نباید به میان مردم کشانده و دست مایه ای برای جنجال و هیاهوی رسانه های بیگانه و دشمنان شود.
 
ایشان تأکید کردند: همه باید متوجه مسئولیت خود و شرایط حساس کنونی باشند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به عصبانیت دشمن از حوادث منطقه و پیشرفتهای علمی و تأثیرگذاری ملت ایران افزودند: یکی از روشهای موذیانه و موریانه وار دشمن در این شرایط، ایجاد اختلاف از راههای نفوذ است که همه باید مراقب باشند و اختلاف ها را به حداقل برسانند.
 
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: اختلاف نظر طبیعی است اما این اختلاف نظر نباید به اختلاف در عمل و گریبانگیری و مچ گیری در مقابل مردم، تبدیل شود.
 
ایشان تأکید کردند: از امروز تا روز انتخابات، هرکسی که بخواهد اختلاف ها را به میان مردم بکشاند و از احساسات آنها در جهت اختلافات استفاده کند،‌ قطعاً به کشور خیانت کرده است.
 
رهبر انقلاب اسلامی، مسئولان کشور را زحمت کش و دلسوز خواندند و خاطر نشان کردند: مسئولان بدنبال کار و تلاش هستند که برخی اوقات غفلت هایی هم انجام می گیرد اما امیدوارم خداوند بر اساس نیت هایی که بدنبال خدمت به مردم هستند، ملت ایران را در همه میدانها موافق کند که قطعاً هم اینگونه خواهد بود.
 
حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود غدیر خم را حادثه ای اصولی خواندند که نشان دهنده توجه اسلام به امامت و ولایت بعنوان مهمترین رکن تشکیل نظام اسلامی است. 
ایشان تأکید کردند: اگر مضمون واقعی حادثه غدیر، بدرستی تبیین شود، این موضوع می تواند وحدت آفرین باشد.
 




توسط : کریمی نظر بدهید
      
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >